جدول جو
جدول جو

معنی حارث ابن عمرو کندی - جستجوی لغت در جدول جو

حارث ابن عمرو کندی
(رِ)
ابن عمرو بن حجر الکندی معروف به مقصور و آکل المرار یکی از ملوک کنده و هیجدهمین از ملوک معد و مادر او ام ایاس دختر عوف بن محلم شیبانی است و گویند آغاز کار او چنین بود که چون میان قبائل بکر بن وائل اختلاف افتاد و شیرازۀ کارها از هم گسیخته شد خواستند کسی را بپادشاهی بردارند لذا پیش تبع آن زمان شدند. و او حارث را بپادشاهی آنان گماشت. حارث چون در ملک استقرار یافت آنچه که در دست ملوک حیره و ملوک غسانی شام بود بتصرف خود درآورد و برمنذربن ماءالسماء که از ملوک بنی لخم است استیلا یافت و درآخر سال 528 و یا اوائل سال 529 هجری قمری بپادشاهی حیره نشست. گویند وقتی ابن هبوله غسانی زن حارث را باسیری برد حارث بمقابله و مقاتلۀبن هبوله شتافت ووی را بکشت و سپس زن خود را نیز بقتل رسانید او راست:
کل انثی و ان بدالک منها
آیه الود عهدها خیتعور
ان من غرّه النساء بودّ
بعد هند لجاهل مغرور.
گویند حارث در زمان قباد بود و قباد او را برکشید و تا زمان انوشیروان حکومت کرد. امرٔالقیس در حق ّ او گوید:
ا بعدالحارث الملک بن عمرو
و بعدالملک حجر ذی القباب
ارجی من صروف العیش لینا
ولم تغفل عن الصم الهضاب.
صاحب مجمل التواریخ والقصص گوید: ’و قباد حارث بن عمرو بن حجر الکندی را پادشاه کرد بر عرب’ و نیز در جای دیگراز کتاب خود او را برادرزادۀ تبعبن حسان، که آخر همه تبعان بود، میشمارد و گوید: ’و خواهرزاده اش را الحارث بن عمرو بن حجر الکندی بر قبائل معد خلیفت کرد،...’ و در جای دیگر آرد: ’که بعد از وی الحارث (بن عمرو بن حجر) المقصور را قبادبن فیروز برکشید، که او را بسیاری معاونت کرده بود بر اصحاب مزدک و بدین سبب پادشاهی حارث قوی گشت، وپسرانش پراکنده شدند، ایشان را بر تمیم و اسد، و بکر و تغلب و قیس پادشاه کرد و هر چه از قبائل نزار بنجد مقام کردندی در پادشاهی حارث بودندی، و سالها بماند تا کسری نوشیروان منذربن ماءالسماء را بر عرب پادشاه کرد... پس چون حارث از منذر بگریخت و منذر پسرش را بکشت، بنوکلب به مسملان بر حارث افتادند و کشته شد...’ و در عیون الاخبار چهار بیت ذیل بنام حارث الکندی آمده است:
فلما أن أتیناه و قلنا
بحاجتنا تلوّن لون ورس
و آض بکفه یحتک ضرسا
یرینا أنه و جع بضرس
فقلت لصاحبی ابه کزاز
و قلت أسرّه اتراه یمسی
و قمنا هاربین معاجمیعا
نحاذر ان نزن بقتل نفس.
رجوع به البیان و التبیین ج 3 ص 196 و مجمل التواریخ و القصص ص 44 و 166 و 178 و 179 و 424 عیون الاخبار ج 3 ص 154 و رجوع به حبیب السیر جزو 2 ج 1 اول ص 92 و ایران در زمان ساسانیان کریستنسن ترجمه رشید یاسمی ص 252 و 253 شود
لغت نامه دهخدا